افسوس که چقدر زود دیر میشود!!!!

ساخت وبلاگ

دلم یک دوست داشتن می خواهد

یک دوست داشتنی که آماده باشم همه چیزم را به پایش بریزم

یک عشق می خواهم

یک عشق حقیقی

وقتی به 40 سالی که پشت سر گذاشتم نگاه میکنم میبینم واقعا چقدر احمق بودم

یعنی میشه که یکی تو عمرش اصلا عاشق نباشه!؟

البته دلیل اینکه من اصلا عاشق کسی نشدم این بود که همش می گفتم کسی از من خوشش نمی آید و من چرا الکی کسی را دوست داشته باشم

چون معتقد بودم که عشق یک طرفه هیچ فایده ای نداره.

البته اینم بگم که کسایی هم بودند که ازم خوششان می آمد ولی من از آنها خوشم نمی آمد!

و شاید این هم ناشی از خودخواهی من بود!

در هر حال نمی دانم چه شد که من الان وقتی گزشته ام رو مرور میکنم میبینم هیچ عشقی را که الان حسرت آن روز های عاشقی را بخورم را هم تجربه نکردم!

یعنی میشود من هم عاشق بشوم؟!!!

ولی نه دیگر خیلی دیر شده!!!

هر چیزی یه وقتی داره

باید در زمانش تا دیر نشده بجنبی وگرنه فقط باید حسرت روز های گزشته ای را بخوری که نتوانستی از اآن استفاده بکنی...

 

خسته ام...
ما را در سایت خسته ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lilitanha1 بازدید : 83 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 17:17